ارزش پیشنهادی تیم استارتاپی جرسی اسکوئر
حالا بیایید به تیم «جرسی اسکوئر» خودمون نگاهی بیاندازیم ... به عنوان نمونه و ببینیم چگونه تونستن به ... ارزش پیشنهادیشون برسند. حالا چیزی که جالبه اینه که اگر ... به خاطر داشته باشید، ارزش پیشنهادی علاوه بر توصیف قابلیتها، به بیان جنبههای مختلف دستاوردها و رفع دردها که برای مشتریاشون به وجود میاد میپردازه، اینکه اونها در واقع برای مشتری تنظیم شدهاند و اینکه هدفمون اینه که مشخص بشه کمینه محصول پذیرفتنی چیه. و اگر تیم جرسی اسکوئر رو بررسی کنیم، اونها واقعا به خوبی تونستند دربارهاش بحث کنند ... که رفع کننده دردها و دستاوردها، روش ارزانتر پوشیدن ... لباسهای رسمی ورزشی برای یک بازی، بدون ریسک مالکیت لباس ورزشی بازیکنیه ... که قراره معامله بشه، ویا (ارزش پیشنهادی) فراهمسازی گزینهای ... جایگزین برای خرید لباسهای ورزشی غیر رسمیه. راه حلی خیلی خوب، رفع کننده دردها و دارای دستاورد. ولی آنچه که فراموش کردند توصیف کنند این بود که چه ... قابلیتهایی مورد نیازه، ولی میتونیم به خاطر بیاریم ... که قابلیتهای مورد نیاز برای جرسی اسکوئر اینه که اونها قصد داشتند ... یک مکان واحد که در اون بتونید لباسهای ورزشی رو کرایه کنید، براتون فراهم کنند، تا لازم نباشه اونها رو بخرید و برای دیدن تیم محبوبتون، (در کمد) نگهداری کنید. و چیز دیگهای هم که اونها از قلم انداخته بودند، اینه که ... MVP یا کمینه محصول پذیرفتنی رو که قرار بود بسازند چیه. و در این مورد خاص اونها، مد نظرشون ... این بود که وبسایتی با قابلیت کرایه و مجموعهای از ... لباسهای ورزشی محبوبترین تیمها در وهله اول در ... منطقه نیویورک و سپس در سطح ملی کشور ایالات متحده و در وهله آخر، تیمهای محبوب بینالمللی رو فراهم کنند. به همین خاطر به نوعی گمراه شده بودند، ولی به هر حال ... شروع کار با در نظر گرفتن رفع دردها و دستاوردها ... برای ارزش پیشنهادی اونها، بسیار خوب بود. به هر حال به این نکته توجه داشته باشید که در حالی که اونها بر روی ارزش پیشنهادی کار میکردند، فرضیههایی نیز ... درباره بخشهای مشتریانشون داشتند. و این یک ایده کلیدیه؛ ارزش پیشنهادی و بخشهای مشتریان دو تا از اولین چیزهاییه که لازمه روی بوم مدل کسب و کار با اونها کارتون رو شروع کنید. از آنجا که (تعامل) این دو اسم ویژهای داره که عبارته از تناسب محصول با بازار. و تناسب محصول با بازار مشخصا به سادگی توضیح میده که چه تطابقی بین آنچه در حال ساختن ... اون هستید و آنچه مشتریان به اون نیاز دارند و میخواهند، وجود داره و اینکه اون مشتریان چه کسانی هستند. از اینرو، در حالی که هدف در ارزش پیشنهادی سر درآوردن از کمینه محصول پذیرفتنیه ولی، بله، بعدا خواهیم دید که هدف در بخشهای مشتریان، سر درآوردن از اینه که مشتری کیه و الگوی (رفتاری) تیپ شخصیتی اون مشتری چیه. از اینرو مجددا در اینجا میتونید یا با بخشهای مشتریان کار رو آغاز کنید و یا با یک محصول و خود ارزش پیشنهادیتون کار رو شروع کنید، واقعا فرقی نمیکنه. ولی در بیشتر تیمها اگر شکلگیریشون بر مبنی فناوری باشه، تمایل به شروع کار با ارزش پیشنهادی دارن و همچنین اگر تیمها بیشتر بازاریاب و یا اهالی کسب و کار باشند، تصادفا تمایل دارند با بخشهای مشتریان کارشون رو شروع کنند. نقطه (شروع) درست و غلط وجود نداره، بلکه مهم این تعاملیه که بین این دو وجود داره.