منابع (نیروی) انسانی در استارتاپ
یکی دیگر از منابع کلیدی افراد مورد نیازمون هستند، ما بعضی اوقات برای این مورد از عبارت فانتزی منابع انسانی یا HR استفاده میکنیم و من به نوعی به افراد مشغول در یک استارتاپ به عنوان دو مقوله مجزا فکر میکنم، یکی پیدا کردن کارکنان شایسته برای کار در استارتاپ، و دیگری مربوطه به شما به عنوان بنیانگذار میشه، اینکه چطور مربیان یا معلمها، یا تسهیلگران و/یا مشاورهایی رو برای خودتون پیدا کنید؟ اما اینکه چه تفاوتی بین تمامی اینها وجود داره؟ خب، اجازه بدید با گروه دوم شروع کنم.
نقش مربی و تسهیلگر در استارتاپ
ابتدا اینکه مربیان، معلمها و تسهیلگرهایی که به پیشرفت مسیر شغلی شخصیتون کمک میکنند، اگر شما بخواهید تا موضوع مشخصی رو یاد بگیرید معلمی رو پیدا میکنید، ولی اگر بخواهید مهارت بخصوصی رو در خودتون تقویت کنید یا به هدف مشخصی برسید من پیشنهاد میکنم که یک مربی رو استخدام کنید که در اون حوزه مشخص مثل معلمه، ولی برای تقویت اون مهارت به صورت کاربردی به کمکتون میاد. از اینرو برای مثال، اگر شما میخواهید موارد بیشتری رو درباره معماری فرادادههای بزرگ یادبگیرید، میتونید یک معلم رو بیارید یا اینکه در دورههای آموزشی مربوطه شرکت کنید اما اگر میخواهید یک مهارت بخصوص رو تقویت کنید، مثلا اینکه چطور یک ارائه اثرگذار داشته باشید، یا اینکه چطور باید افرادی رو که استخدام میکنید، مدیریتشون کنید، (برای تقویت این مهارتها) از یک مربی استفاده بکنید اما چیزی که بعضا بنیانگذارها فراموش میکنن اینه که اگر شما میخواهید در مسیر شغلیتون بهتر و باهوشتر باشید لازمه که کسی رو پیدا کنید که به اندازه کافی به شما اهمیت بده و تسهیلگر کارهاتون باشه تسهیلگرها خیلی متفاوت هستند، نسبت به معلمها یا مربیان. ماهیت تسهیلگری معمولا یک مسیر دو طرفه هست، چراکه این افراد نه تنها تمایل دارند تا به شما کمک کنند، بلکه اونها به صورت ضمنی فکر میکنند که خودشون هم میتونند مواردی رو از شما یاد بگیرند، در ضمن اینکه از (ایده) شما خوششون میآد. از اینرو، بیشتر شما در مسیر شغلیتون بیشتر گرایش دارید که تسهیلگر باشید، ولی به این فکر کنید که انواع افرادی که شما با اونها در مسیر شغلیتون مواجه میشید، به صورت ضمنی شما هم به اونها چیزی رو میدید در عبن حالیکه اونها به شما چیزی رو میدهند. آخرین گروه در تسهیلگرها، مربیان و معلمان، مشاورها هستند. در اینجا منظور از مشاورها افرادی هستند که شما به کمکشون نیاز دارید تا موفقیت شرکتتون رو تسریع کنند. تسهیلگرها، معلمها و مربیان، بر روی موفقیت شخصی شما تمرکز دارند به عنوان یک بنیانگذار، ولی مشاوران در حقیقت نوعی یک توصیه کلی رو (شامل همه اجزای شرکت) بعضا براتون انجام میدهند، که نه تنها بر شما بلکه همچنین به معاوناتون و کارکنانتون و غیره هم برمیگرده. از اینرو آنچه که لازمه که داشته باشید یک توصیه از طرف فردی با تجربه است که به شما کمک میکنه سردربیارید، که آیا چشماندازتون توهمآمیزه یا خیر. ولی اگر بخواهیم به صورت خاص بگیم، شما لازمه در اولین مراحل ممکن (از مراحل راهاندازی استارتاپ) یک گروهی از مشاوران رو جمع کنید و این حقیقتا ایده اصلی برای توسعه چرخه خرد انباشتهتونه. قبل از اینکه سرمایهگذارتون، شما رو بررسی کنه. اشتباهی که بنیانگذارها در تجربه اولشون مرتکب میشن این فکره که شرکت سرمایهگذار خطرپذیرشون یا سرمایهگذار فرشتهشون، گروه مشاورشون هستند. بله، اونها مشاورتون هم هستند، ولی اونها در عین حال رئیستون هم هستند و از اینرو شما لازمه که خیلی محتاط باشید نسبت به اینکه خودتون رو به توصیههایی که صرفا از حلقه اونها دریافت میکنید، محدود کنید و یا اینکه اونها ممکنه تخصص ویژهای در زمینه فعالیت شما نداشته باشند، که شما نیاز دارید تا اطمینان حاصل کنید که دائما در حال توسعه مجموعه مشاوران در دسترستون برای شرکتتون، هستید. و نوعا این کار به این صورت انجام میشه که به اونها درصد کوچکی از سهام خودتون رو در مقابل میزان مشخصی از زمانشون، پیشنهاد بدین.