بررسی اجمالی مالکیت فکری استارتاپها
با توجه به درسهای قبل، آخرین قسمتی که میخوام در مورد منابع کلیدی صحبت کنم، مربوط به مالکیت فکریه. و شرکتهای حقوقی خیلی خوبی وجود دارند که میتونن به صورت اختصاصی این موارد رو بهتون آموزش بدهند، موارد فراوانی از اطلاعات این حوزه هم روی وب موجوده، اما انواع مالکیت فکری یا به اختصار IP، که شما لازمه تا دربارشون فکر کنید، شامل این ۵ مورده. اولین مورد نام یا علامت تجاریه. و علامت تجاری به این معنیه که شما چطور میتونید از برندتون محافظت کنید، مثل خش خش برند نایک و نمونههای اون هم میتونه نشانها یا لوگوها و یا شعارها باشه. از انواع دیگه مالکیت فکری میتونه حق نشر (copyright) باشه که مثالش حقوق مؤلفین یا کارهای خلاقانه است و این حق، توضیح میده که شما نمیتونید ایدهها رو توسط حق نشر حفاظت کنید، ولی میتونید با حق نشر نرمافزار، یا آهنگها یا فیلمها یا محتوای وبسایتها رو مورد حمایت قرار بدید. مورد دیگه، رازها و اسرار تجاریه. (مثلا اینکه) خب، من نمیخوام پتنت این محصول رو ثبت کنم، چونکه اگر کسی متن این پتنت رو بخونه میتونه از اسرار تجاری من سردربیاره، از اینرو شما ممکنه تصمیم بگیرید، که میخواهید از محصولتون در قالب سیستم والت (vault) –یه جور صندوق-- حمایت کنید، درست مثل دستورالعمل کوکاکولا که فکر میکنیم در والتی در آتلانتا نگهداری میشه و همینطور لازم به ذکره که این یک فناوری غیر عمومیه. فهرست مشتریاتون هم ممکنه یکی دیگه از مواردی باشه که به نوعی متناسب با این دستهبندی باشه یا همینطور فرمولهای محرمانهای که برای (ترکیب) عناصر نهایی ساخت محصولتون الزامی هستند. دو مورد هست که استارتاپها معمولا همیشه با اون مواجه هستند و اونها قراردادها، یا NDA هست که اختصاری برای تفاهمنامه عدم افشای اطلاعاته. شما میدونید که اونچه که قابل محافظت هست در قرارداد آورده شده یعنی شما اون موارد و شرایط رو مشخص میکنید یا افراد دیگه از شما میخواهند که این قرارداد رو باهاشون امضا کنید یا پیمانکارتون به شما پیشنهاد میده که NDA باهاشون امضا کنید و نمونهاش هم قراردادهایی جهت محافظت فناوری و اطلاعات تجاریه. دراینجا به هر صورت، پیش از اینکه به مباحث دیگه بپردازیم نکتهای وجود داره که میخواهم خاطر نشان کنم و اون اینه که بعضی اوقات به شکلی خام و بیتجربه، بنیانگذارها باور دارند که میتونند از فناوریشون محافظت کنند در برابر سرمایهگذارها یا سرمایهگذارهای بالقوهاشون، از این طریق که از اونها بخواهند قرارداد عدم افشای اطلاعات رو امضا کنند، این موضوع صرفا به این صورت اتفاق نمیافته و این یک زاویه دید سادهانگارانه در خصوص چگونگی حمایت از فناوریتون خواهد بود. به هر حال پیشنهاد من اینه که، هیچ وقت کدهای منشاء نرمافزارتون رو در اختیار کسی قرار ندهید یا بینش عمیقتون رو در اولین ارائهتون بیان نکنید، چراکه شما قرار نیست افرادی رو داشته باشید که یک کیف پر از پول رو بهتون تحمیل میکنند، بر اساس یک سری اسلایدهای پاورپوینت، درحالیکه اونطرف میز نشستهاند. در واقع اگر سرمایهگذارتون به شما و محصولتون در این مقطع علاقمند باشه در همون جلسه یا ظرف دو، سه یا چهار جلسه، به شما میگه گوش کن، از نظر ما برای اینکه بتونیم حقیقتا جلوتر بریم، لازمه که شما دریچه اسرار رو تا حدودی باز کنید و به مشاوران ما اجازه بدید تا نگاهی بهش بندازند. و سوال بعدی که باید پرسیده بشه اینه که خب اگر ما این کار رو انجام دادیم و این شاخصهای مشخص رو داشتیم، آیا سرمایهگذاری رو انجام خواهید داد یا خیر، و اگر پاسخ مثبته، بعد شما میتونید از اونها بخواهید که با شما یک قرارداد NDA رو هم در این زمینه داشته باشند، چراکه اونها با شما تمام مسیر علاقمندی رو طی کردهاند. در این سری از مباحث، آخرین قطعه مالکیت فکری مربوط به ثبت اختراع یا پتنت میشه. قوانین پتنت در ایالات متحده تغییرات مهم و تأثیرگذاری در سالهای گذشته داشته، اگر شما با این قوانین آشنا هستید، ایده خوبیه که خودتون رو مجددا روزآمد کنید. آنچه که قابل محافظته تحت عنوان اختراعاته، و مثالهای اون هم شامل فناوریهای جدیده، یعنی اینکه شما یک فناوری جدید رو در قالب یک سری سختافزار یا الگوریتم یا نرمافزار و مواردی نظیر اون اختراع کردید، که گرفتن پتنت برای اون به نوعی حائز اهمیت خواهند بود.