اشتباهات رایج قیمتگذاری استارتاپها
در اینجا صرفا مایلم چند مورد از اشتباهاتی که –در خصوص تاکتیکها—رخ میده رو یادآوری کنم. قبلا هم اونها رو گفتم، ولی یک خطای رایج استارتاپ، در روزهای اولش اینه که بیایید قیمت رو بر اساس هزینه (قیمت تمام شده) تعیین کنیم. ما میدونیم چقدر برامون هزینه در برداره تا بتونیم محصولمون رو بسازیم. پس صرفا به اون یک مبلغ پایهای رو اضافه میکنیم، که اون سودمونه. و به این ترتیب قیمت ما مشخص میشه. این چقدر میتونه سخت باشه؟ این نوعا شیوهای استراتژیک برای قیمتگذاری نیست. شما ممکنه به اینجا برسید که، اما پسر، هنوز مسائل خیلی بیشتری برای تصمیمگیری وجود داره. آنچه که در واقع لازمه بهش فکر کنید، صرفا اقتصاد داخلی کسب و کار خودتون نیست، بلکه در واقع این بینش مشتریتونه که اهمیت داره. من میخواهم که شما درباره این فکر کنید که بله، اگرچه ممکنه قیمتگذاری بر مبنی هزینه نقطه شروع ما باشه، ولی آیا ما میخواهیم حجم بسیار زیادی از پول رو روی میز رها کنیم؟ چراکه جایگزین قیمتگذاری بر مبنی هزینه، قیمتگذاری بر مبنی ارزشه. همونطور که قبلا گفتیم، شما در این مقطع بخش مشتری (هدف)تون رو میشناسید، که در ارزش پیشنهادی شما، چه ارزشی مورد انتظارشه. آیا این زمان مورد صرفهجوییه که براش اهمیت داره؟ کارایی بیشتر ایجاد شده، براش اهمیت داره؟ به خاطر دارید که پیشتر، درباره دردها و دستاوردها برای این بخش مشتری صحبت کردیم. اینکه چه چیزی برای اونها ارزشمنده؟ شما چطور برای اونها، مقادیر قابل توجهی پول صرفهجویی میکنید؟ حالا، مشتریها لزوما احساس نمیکنند که باید به این شیوه (بر مبنای ارزش) پرداختشون رو انجام بدهند، ولی بازاریابهای باهوش و رؤسای استارتاپی باهوش میتونن مشتریان رو قانع کنند که به جای پرداخت بر مبنای هزینه، این حقیقتا بهتره که اونها در مورد این فکر کنند که شرکت شما با فراهم آوردن بیشترین ارزش—و نه صرفا ارزانترین محصول—منحصربفرده.