در اینجا مایلم مجددا تأکید کنم بین بازارهای یک سویه و چند سویه تفاوت است. جاییکه، در بازارهای یک سویه، مشتری هم کاربره و هم پرداخت کننده. کاربران مجزایی وجود نداره، و پرداختکنندههای مجزایی هم نیستند. همهاش همینه، تبریک میگم. شما مشتری هستید و این شما هستید که برای محصول، پرداخت میکنید.
اگر مبحث مربوط به انواع بازار رو به خاطر داشته باشید، ما بازارهای موجود رو داریم، بازارهای بخشبندی شده مجدد رو داریم، ممکنه در یک بازار جدید باشیم، یا در یک کشور دیگه خارج از ایالات متحده، ممکنه یک مدل کسب و کار موجود رو نسخهبرداری کنیم. اما چنانچه در یک بازار موجود فعالیت میکنیم ...
یک خطای رایج استارتاپ، در روزهای اولش اینه که بیایید قیمت رو بر اساس هزینه (قیمت تمام شده) تعیین کنیم. ما میدونیم چقدر برامون هزینه در برداره تا بتونیم محصولمون رو بسازیم. پس صرفا به اون یک مبلغ پایهای رو اضافه میکنیم، که اون سودمونه. و به این ترتیب قیمت ما مشخص میشه.
پاسخ آزمون تکتیکهای قیمتگذاری - سه مورد اول—قیمتگذاری مبتنی بر هزینه، قیمتگذاری مبتنی بر ارزش، یا قیمتگذاری مبتنی بر حجم-- تمامشون نمونههایی از تاکتیکهای قیمتگذاری ثابت هستند. که به این معنیه که سه مورد آخر—مدیریت بازده، لحظهای و حراج-- نمونههایی از قیمتگذاری پویا هستند.
آزمون تاکتیکهای قیمتگذاری محصول استارتاپ - ما تا اینجا درباره دو دسته از تاکتیکهای قیمتگذاری، صحبت کردیم. تاکتیکهای قیمتگذاری ثابت و قیمتگذاری پویا. به انتخابهایی که در اینجا در سمت چپ داریم، نگاهی بندازید و نوع اونها رو چنانچه قیمتگذاری ثابت یا پویا هستند، مطابقت بدید.
ولی آنچه که جالبه، در درون هر جریان درآمدی قرار داره، و اون اینه که شما ممکنه تاکتیکهای قیمتگذاری متفاوتی داشته باشید. اجازه بدید من این رو دوباره تکرار کنم. ما تا اینجا درباره جریانهای درآمدی صحبت کردیم. اگر دربارش فکر کنید، ما در مورد اینکه چقدر بابت محصولتون پول بگیرید صحبت نکردیم.
معلومه، مستقیم—که به معنی نیروی فروش مستقیمه—شماره ۴. شماره ۲ (درآمد) فرعی یا کمکی خواهد بود—درآمد ارجاع شده. شماره ۶ یک مثال از جریان درآمدی دارایی خواهد بود—فروش مالکیت. حق استفاده متناسب با کاربران خواهد بود—شماره ۷. و حق اشتراک هم مطمئنا شماره ۵ خواهد بود،
ببینیم آیا جریانهای درآمدی رو به درستی درک کردیم یا خیر. بالاتر از همه اینها، ما برای گزینهها و انتخابهای ممکن جریان درآمدی، مثالهایی رو داریم. ما ممکنه جریان درآمدی مستقیم، فرعی یا کمکی، دارایی، حق استفاده یا اشتراک رو داشته باشیم. چرا بهترین مطابقت رو بین نمونهها با قرار دادنشون در جعبهها برقرار نکنیم.
نوع دیگهی فروش یک فروش واقعی داراییه، فروش مستقیم. این فروش حق مالکیت یک محصول فیزیکیه. و در یک کانال فیزیکی برخی از بهترین نمونهها شامل، میدونید، خرید خودرو میشه. فورد یا جنرال موتورز یا نیسان یا رفتن به والمارت برای خرید محصولات در فروشگاههای بزرگشون، یا رفتن به ...
مداومت، پیگیری و شرط ایجاد نتیجه، عناصری هستند که مربیگری را در حوزه راهاندازی و توسعه کسب و کار ارزشمندتر میسازند. آنچه بازخورد تلاش مینماید به مخاطبان خود عرضه نماید.
بدون بازخورد، مربی چیزی بیش از یک راهنمای صرف نیست! بازخورد پروژهای ترویجی-آموزشی با مأموریت توسعه مهارتهای راه اندازی کسب و کار و با رویکرد مربیگری است؛ که با هدف پاسخ به بخشی از کاستیهای سیستم آموزشی، گذار از پارادایم آموزش صرف به مشاوره، و با توجه به نیازهای عینی عرصه کسب و کار ایرانی، مبتنی بر فناوری وب و موبایل تعریف گردیده است.
بازخورد صادقانه، موفقیت خود را در تناسب محصول شما با بازارش میداند.