من امیر منصوری یزدان رو سپاسگزارم که این فرصت رو داشتهام تا از برترینها بیاموزم؛ این آموزهها رو درک کنم و به کار بگیرم؛ مهمتر اینکه نتیجه این آموزهها برای من، یادگیری شیوه چگونه آموختن بوده است. در پروژه بازخورد، قصد دارم این آموزهها رو با شما به اشتراک بگذارم.
من امیر منصوری، دانشآموخته مقطع ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران، تحلیلگر و مربی مهارتهای راه اندازی کسب و کار؛ هستم. شخصا از رویکردهای منظم، شفاف، مستند و متعهد به نتیجه، در کار و ارتباطاتم لذت میبرم؛ و متقابلا سعی میکنم همین موارد رو در تعاملاتم منعکس کنم. طی ۱۸ سال تجربه فعالیت در اقتصاد خصوصی و ۶ تجربه راهاندازی کسب و کار مستقل و یا واحد کاری سازمانی، افتخار و فرصت همکاری و یادگیری از بهترینهای کسب و کار کشور و برخی از اساتید برجسته بینالمللی رو داشتم؛ و به اقتضا نیاز و علاقه، موفق به اخذ گواهینامههای متعددی در حوزه مهارتهای بازرگانی و تجارت بینالملل، مطالعات بازار، تجزیه و تحلیل جریانهای تجاری، تدوین استراتژی ورود به بازار، مدلسازی ریاضی (مالی) و مبانی زنجیره تأمین از آکادمی کسب و کارهای کوچک وابسته به مرکز تجارت بینالملل و سازمان ملل متحد شدم و به اشتراکگذاری این آموختهها با مخاطب خاص، خوشحال و سرحالم میکنه.
در حوزه بازرگانی و فروش با نمایندههایی از برترین برندهای اروپایی و ژاپنی در زمینه محصولات با فناوری بالا همکاری موثر داشتم و به منظور آشنایی با فرآیندهای پشتیبانی، توزیع و فروش مویرگی، عضو تیم بزرگی در سازماندهی واحد فروش محصولات FMCG شدم. در حوزه استقرار و بهرهگیری از فناوری و اهرم سازی مزیتهای IT در افزایش بهرهوری - پیشبرد اهداف آموزشی پروژههای متفاوتی رو اجرا و مدیریت کردم، که بعضاً با چرخش در مسیر و یادگیریهای متعدد هم همراه بوده است.
از سال ۸۲ اولین تجربه راهاندازی خودم رو به عنوان مدیر و موسس در گروه همکاریهای اقتصادی اگزیت، با تیمی کوچک ولی خوشفکر و پرانرژی شروع کردم؛ طی فراز و فروهای متعدد، مشاهده نتایج تصمیمات خلقالساعه و شهودی سیاستگذار و سرمایهگذار، انگیزه چرخشی شد تا امروز در همون مجموعه اما با ساختاری متفاوت، ضمن بهرهگیری از دانش و تجربه برخی از برجستهترین کارشناسان کشور، به ارائه خدمات راهاندازی و توسعه کسب و کار (مطالعات بازار، مدلسازی مالی، طرحهای توجیهی و تجاری، تدوین و بازنگری مدل کسب و کار و ...) در فازهای صفر و پیش از بهرهبرداری، پرداخته تا در توسعه فرهنگ تصمیمگیری عقلایی و مبتنی بر شواهد، در کشور مشارکت داشته باشیم.
در این سالها تجربه تدریس دورههای عمومی گام به گام و ۷۲ ساعته آموزش کارآفرینی در نیمه دوم دهه ۸۰، فرصت برگزاری اولین دوره KAB با همکاری سازمان آموزش مدیریت صنعتی و سازمان فنی و حرفهای، در کنار تدریس سرفصلهای رسمی و غیررسمی در دانشگاههای مختلف، همگی بیش از پیش کمک کرد تا ضعف و عدم کارایی آموزش بدون بازخورد و لزوم تمرکز بر یادگیری رو درک کنم. چندی پس از فراغت از تحصیل، به ابتکار مدیر گروه وقت دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، در کرسی مشاوره افتخاری دانشجویی به همراه ۴ تن از هم دورهایها دعوت به کار شدم، و طی مدت ۸ سال با ۸۵ تیم نوآور و خلاق، از نزدیک چالشها و مسائل راهاندازی کسب و کار در صنایع مختلف کشور رو تجربه کردیم. این ارتباط نزدیک تجربه یکتایی بود تا شکاف بین مشاوره و آموزش رو بهتر درک کنم. شکافی که مشاوره رو غیرقابل اجرا و آموزش رو بدون نتیجه میکنه. شکافی از جنس مربیگری، به معنای آموزش حین اجرا و یادگیری از طریق انجام دادن، شکافی که پروژه آموزشی-ترویجی بازخورد با هدف پرکردنش تعریف شده.
تهیه گزارش و انجام مطالعات بازار طرحهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی و مطالعات امکانسنجی