مشارکت با شرکای کلیدی
خب، چه چیزی یک شریک تجاری رو تعریف میکنه؟ چیزی که حقیقتا جالبه، اینه که این مشارکت باید یک فرصت دوطرفه باشه. از طرفی ما میگیم که اقتصاد مشترک وجود داره. پس نه تنها شما باید از این رابطه دستاوردی داشته باشید، بلکه طرف مقابلتون هم به همین ترتیب، و از اینرو حقیقتا لازمه که درک کنید چه منفعت یا دستاوردی برای شریک تجاریتون (در این رابطه) وجود داره؟ یک اشتباه کلاسیک استارتاپی، در این نکتهست که شما درک بکنید چرا به اونها نیاز دارید، ولی در توضیح بند به بند اینکه چرا اونها ممکنه به شما نیاز داشته باشند، ناتوان بمونید. اونها شاید به شما نه تنها برای موفقیتشون نیاز داشته باشند، بلکه، پسر اگر شما رو نداشته باشند، اونها باید بدونند که کسب و کارشون ممکنه شکست بخوره. یک همچنین مشارکتی ممکنه به شکل «باهم توسعه دادن» یا «باهم اختراع کردن» دربیاد، یا اینکه ممکنه مشتریان مربوطتون رو به اشتراک بگذارید. ولی، یکی از چیزهایی که باید به خاطر داشته باشید اینه که تمام کتابهای حوزه مشارکت تجاری و تمام ادبیاتی که در این حوزه میتونید بخونید، گرایششون اینه که درباره مشارکت میان دو شرکت با اندازه نسبتا مشابه صحبت کنند. اما شما در مقابل بیشتر شرکای تجاری بالقوه، (مثل) یک لکه ریز هستید. به یاد داشته باشید، شما یک استارتاپ هستید، و این به معنیه اینه که اونها به زحمت میتونند شما رو ببینند، و از اینرو در این بین، یک سری دامها و مشکلات ویژه وجود داره، موارد بخصوصی برای صحبت کردن در حین ادامه ارائه این درس.