اقتصاد کانال توزیع غیرمستقیم
خب حالا که اقتصاد کانال توزیع برای فروش مستقیم رو روزآمدسازی کردیم، بیایید نگاهی بندازیم به اون ظاهری که اقتصاد کانال توزیع ممکنه به نظر برسه، اگر ما در حال فروش از طریق کانال غیرمستقیم – خرده فروش میانی – باشیم. از اینرو همینطور که میتونید ببینید، ما کماکان مثل گذشته همون هزینه ۳۳ دلاری مواد اولیه رو برای ساخت محصول داریم. حالا چیزی که جالبه اینه که اگر به هزینههای تحقیق و توسعه، هزینههای فروش و هزینههای اداری و تشکیلاتی نگاهی بندازیم، هزینههای تحقیق و توسعه ممکنه مثل قبل باشه و روشن نگهداشتن چراغ کسب و کار هم ممکنه تغییر نکنه، اما هزینههای فروشمون کمتره، چراکه داریم از طریق خردهفروش میانی میفروشیم. ما هنوز به افرادی برای فروش مستقیم نیاز داریم، اما این بار به جای اینکه اونها با تکتک کاربران نهایی صحبت کنند، در واقع تنها با تعداد محدودی از خردهفروشهای میانی صحبت میکنند. از اینرو بایید بگیم به جای ۲۰ دلار، هزینه فروش، عمومی، اداری و تشکیلاتی به علاوه تحقیق و توسعهمون این بار به جای ۲۰ دلار، ۱۵ دلاره، و به این ترتیب کل هزینه تمام شده محصول از درب کارخانه حالا ۴۸ دلاره. دقیقا مثل گذشته، لیست قیمت ۱۰۰ دلاره و در فروشگاه، کاربر نهایی، احتمالا انتظار دریافت ۱۰ درصد تخفیف رو داره. و به این ترتیب، درآمد حاصل از کانال فروش این بار، نه برای ما، ۹۰ دلاره. ولی این بار، ما از خردهفروشهای میانی استفاده کردیم، درحالیکه اونها برای ما کار نمیکنند. اونها هستند که در واقع محصول رو به فروش میرسونند، و مابهالتفاوتی رو بین ۹۰ دلار و بیایید فرض کنیم ۷۰ دلار، از ما میگیرن، که مابقیش رو به ما پرداخت خواهند کرد. و به این ترتیب، سود اونها برای حمل، ذخیرهسازی، و خرده فروشی محصول ما معادل ۲۰ دلاره. و سود ما فقط ۲۲ دلاره، چراکه این بار از طریق یک واسطه میفروشیم. اما به خاطر داشته باشید، هزینههای ما پایینتر بود. پس یکی از بدهبستونها در استفاده از آنچه که کانال غیرمستقیم مینامیم اینه که هزینههای فروشتون پایینتره، اما تیکه بزرگی از سودتون رو به افرادی میدید که جزئی از شرکت شما نیستند.