تعریف تفصیلی از بازار موجود استارتاپ
در اینجا نیز یک تعریف اندکی گستردهتر، از فعالان موجود در بازار وجود داره. مشتریان میتونند نام بازار رو تعیین کنند. این مشتریان عملکرد بهتر رو دوست دارن یا بهش نیاز دارند. و این معمولا یک اجرای فناوری-محوره. تثبیت موقعیت نشات گرفته از محصوله و اینکه مشتریان چقدر ارزش برای قابلیتهای اون قائل میشن. ریسکهای موجود در یک بازار موجود، اینه که فکر کنید فعالان اون بازار کندذهن هستند. معمولا فعالان موجود مگر اینکه شرکتهای بزرگی باشند که در خوابشون هم قلمروشون رو محفاظت میکنند و اثرات شبکهای یک فعال موجود رو به خاطر دارند. این ممکنه به این معنا باشه که این تنها درباره محصولشون نیست بلکه میتونه تمام خدمات جانبی و پیشنهادات طرف سوم، هم باشه که اونها در کاتالوگشون دارند. و به خاطر داشته باشید، وقتی بر نوآوری متمرکزید، بیشتر فعالان جاافتاده هم بر نوآوری تمرکز دارند. از اینرو پیش از آنکه یکباره وارد یک بازار موجود بشید، لازمه نگاهی به نرخ نوآوری فعالان موجود بندازید. حالا یکی از چیزهای جالب تلاش برای سر درآوردن از اینه که فروش به چه صورتیه و نرخ پذیرش (استفاده) در یک بازار جدید چیه. مشخص شده که یکی از منحنیهای جالب برای شرکتهای استارتاپ ... منحنی پذیرش چرخه عمر فناوریه که توسط جفری مور در کتابی به نام «گذر از پرتگاه» عمومیت پیدا کرد. و مور اینگونه فرض کرد که یک فاصله، یک پرتگاه، بین متفکران و روند عمومی بازار و بازار عملگرا و محافظهکار وجود داره. با این وجود در یک بازار موجود مشخص شده که پرتگاه بین این کاربران زودهنگام و روند عمومی بسیار کوچک و ناچیزه چراکه اگه شما مستقیما وارد یک بازار موجود بشید منحنی فروشتون، صفحه گستردهای که برای درآمدهاتون شکل میدهید، اگر اون رو به درستی شکل بدید، قاعدتا چنین ظاهری خواهد داشت. شما از روز اول سهم بازار طرفهای موجود و رقبا در بازارتون رو تصاحب میکنید. در یک بازار موجود، اگر مشتریان به فرضیههاتون اینطور پاسخ بدند که آنچه به اون نیاز داشتهاند افزایش عملکرد بوده و درست متوجه شده بودید، این منحنی درآمدیتونه. تبریک میگم!