فعالان موجود در بازار وجود دارن. مشتریان میتونند نام بازار رو تعیین کنند. این مشتریان عملکرد بهتر رو دوست دارن یا بهش نیاز دارند. و این معمولا یک اجرای فناوری-محوره. تثبیت موقعیت نشات گرفته از محصوله و اینکه مشتریان چقدر ارزش برای قابلیتهای اون قائل میشن.
وقتی به یک بازار موجود نگاه میکنم، روشنه که اگه با نیازهای اون بازار تطابق پیدا کنید، شما میتونید به زودی به سودآوری برسید. اگر شما یک بازار نسخهبرداری رو به اجرا در میآرید -- یعنی نسخهای از یک مدل کسب و کار در آمریکا رو در یک کشور خارجی پیاده میکنید، اون احتمال دوم برای قابلیت سوددهی
تفاوت انواع بازار در زمان رسیدن به سودآوری - یکی از چیزهای جالب درباره انواع بازار اینه که در واقع اهرمی برای درک زمان مورد انتظار قابلیت سودآوری از کوتاهترین تا بلندترین بازه زمانی رو در اختیارمون قرار میده.
در بازار نسخه برداری شده، مشتریان احتمالا شناخته شدهاند، زیرا شما نسخهای از یک بازار موجود مانند ایالات متحده رو در جای دیگه پیاده میکنید، ولی نیازهای مشتری و اینکه چرا این نسخه رو برای بومیسازی انتخاب کردین، در واقع بررسی تمام اون مسائل ویژه رو برای کشور یا منطقه خودتون الزامی میکنه.
در بازار جدید مشتریان واقعا ناشناخته هستند. تمام آنچه دارید یک بینش و مجموعهای از فرضیههاست، و آنچه که بهش امیدوارید اینه که برای مشتریان محصولی تحولگرایانه فراهم کنید -- نه فقط بهبود تدریجی بلکه بهبود تحولگرایانه. و خبر خوب و همچنین خبر بد اینه که در روز اول هیچ رقیبی ندارید؛
بازار بخشبندی شده مجدد. خب، شما درباره اینکه مشتریاتون چه کسانی هستند، فرضیهای دارید، یعنی فکر میکنید میدونید که تناسب بین ارزش پیشنهادی و بخشهای مشتریتون چطوریه، چه از نظر کم هزینگی و چه در خصوص نیازهای مشخص در گوشه بازار، و از اینرو ممکنه تناسب بهتری برای اونها داشته باشید.
تعریف بازار موجود برای استارتاپ - بازارهای موجود، که همون مشتریان باشند، رو میشناسیم. میدونیم که اونها چه کسانی هستند. اونها وجود دارند. نیاز مشتریان، -- خب، میتونیم از مشتریان بپرسیم که «در رابطه با دستاوردها و دردها به چه چیزی اهمیت میدهند». اونها ممکنه به ما توضیح بدن. رقبا، متعدد هستند.
مشخص شده که چهار نوع از بازارها برای استارتاپها وجود داره. یکی بازار موجوده. دیگری در جائیه که یک بخش یا بخشبندی مجدد از بازار موجود رو در نظر میگیره. دیگری یک بازار جدیده و مورد دیگر یک نسخه تقریبا مشابه از بازار (در یک منطقه جغرافیایی دیگر) هست.
جستجوی گوگل یک بازار چندوجهی بسیار ساده بود، که فقط دو وجه داشت. در یک طرف کاربران وجود داشتند، و (در طرف دیگه) پرداختکنندگان وجود داشتند. ولی آیا این بوم میتونه با چیزی پیچیدهتر از این هم کار کنه، مانند آنچه در علوم زیستی وجود داره؟ از اینرو این نمونهای از یک بوم مدل کسب و کار از یک شرکت ...
از همه مهمتر اینکه، هر یک از اونها جریان درآمدی خودشون رو هم داشتند، و یک بخش نمیتونه بدون دیگری وجود داشته باشه -- یعنی اگر شما کاربر داشتید ولی درآمدی نداشتید، به مرور زمان ورشکسته میشید. ولی اگر یک مدل درآمدی داشته باشید، ولی کاربر نداشته باشید، دلیلی وجود نخواهد داشت که ...
مداومت، پیگیری و شرط ایجاد نتیجه، عناصری هستند که مربیگری را در حوزه راهاندازی و توسعه کسب و کار ارزشمندتر میسازند. آنچه بازخورد تلاش مینماید به مخاطبان خود عرضه نماید.
بدون بازخورد، مربی چیزی بیش از یک راهنمای صرف نیست! بازخورد پروژهای ترویجی-آموزشی با مأموریت توسعه مهارتهای راه اندازی کسب و کار و با رویکرد مربیگری است؛ که با هدف پاسخ به بخشی از کاستیهای سیستم آموزشی، گذار از پارادایم آموزش صرف به مشاوره، و با توجه به نیازهای عینی عرصه کسب و کار ایرانی، مبتنی بر فناوری وب و موبایل تعریف گردیده است.
بازخورد صادقانه، موفقیت خود را در تناسب محصول شما با بازارش میداند.