الگوی رفتاری تیپ شخصیتی مشتری چیست؟
و هدف از همه اینها در واقع ... تعریف خصیصهها یا الگوهای (رفتاری) تیپ شخصیتی مشتریه، که یک اصطلاح فانتزی برای گفتن اینه که من میخواهم شما همه چیز رو درباره اون مشتریان بدونید. چه چیزایی میتونه (شامل) همه چیز باشه؟ در نهایت، شما نه تنها درباره دستاوردها و دردهای این مشتریان خواهید دونست، بلکه مشخصا میدونید که اونها چه کسانی هستند. اگر اونها در یک شرکت هستن، موقعیتشون، عنوانشون، سنشون، جنسیتشون، و نقششون رو میدونید. مشتریان ممکنه والدین باشند. اونها ممکنه کودکان باشند. در موارد مصرفی، مشتری میتونه همخونه باشه، و شبیه این موارد. اونها چطور خرید میکنند؟ از کجا خرید میکنند؟ اونها چقدر از پولشون رو مطابق سلیقه و صلاحدید خودشون، برای خرج کردن در اختیار دارند؟ و مجددا این در مورد همینطور که برای شرکتها صدق میکنه، برای مصرفکنندگان هم صدق میکنه. آیا میدونید که هر یک از دپارتمانها در شرکتها تا چه سقفی، میتونن درخواست خرید داشته باشن؟ یعنی اگر شما قیمت رو برای محصولتون ۱ دلار بیشتر اعلام کنید، گاهی ایجاب میکنه که با یک سطح بالاتر از مدیریت (در سازمان) مذاکره کنید. همین وضعیت در خونه هم وجود داره. اگر برای فروش به کودکان تلاش میکنید، آیا میدونید پول توجیبی اونها چقدره و پولشون رو از کجا (کی) میگیرن و چند وقت به چند وقت پول توجیبی میگیرند؟ و اگر شما به مصرفکنندگان در نقش والدین میفروشید، هزینهکرد هفتگی اونها برای اقلام سلیقهای چقدره؟ شما باید بدونید که چه چیزی برای اونها اهمیت داره، چه چیزی به اونها انگیزه میده، چه کسی بر اونها تاثیرگذاره، و این یکی، موضوع کم اهمیتی نیست. اینکه چه کسی بر اونها تاثیرگذاره، لازمه بعدا بهش برگردین، وقتی که در خصوص قسمت ارتباط با مشتریان (بوم) کار میکنید، و بسیار خوبه اگر واقعا بدونید که چطور میتونید به این افراد دسترسی پیدا کنید و وقتی دسترسی پیدا کردید، کدوم دکمهها رو فشار بدید.
الگوی رفتاری تیپ شخصیتی در فرآیند توسعه مشتری
و از اینرو اگر پرسیدن این سوالات رو در زمانی که شروع به حرف زدن با اونها میکنید، شروع کنید، و سعی کنید که پاسخشون رو دریافت کنید، اینکار باعث صرفهجویی در هزینهکردها برای بازاریابی و ایجاد تقاضا میشه، یعنی هزینههای به دست آوردن مشتری و فعالسازی اونها، به طرز شگفتانگیزی آسونه چراکه از اونها از قبل پرسیدهاید چطور میتونم شما رو به خرید این (محصول) ترغیب کنم؟ به این ترتیب بازاریابی بعدا به یک فرایند مرموز تبدیل نمیشه. مشتریان قبلا به شما گفتهاند که «خب، من اینطور خرید میکنم، و اینقدر هزینه میکنم، و این کسیه که وقتی میخواهم خریدی انجام بدم، به حرفش گوش میکنم». همانگونه که قبلا گفتم، هدف من اینه که شما به اطلاعات کافی دست پیدا کنید تا با دلگرمی به سمت یک وایتبورد برید و یک روز زندگی مشتریتون رو ترسیم کنید.